بیماریهای مزارع گندم
بیماری گندم میتوانند به شدت بر عملکرد و کیفیت محصول تاثیر بگذارند. برخی از بیماریهای شایع گندم عبارتند از:
- زنگهای گندم
- سیاهک
- سفیدک سطحی
- سپتوریا
- بلایت فوزاریومی خوشه
- پاخوره گندم
زنگ گندم
زنگهای مزارع گندم گروهی از بیماریهای قارچی هستند که شامل سه نوع اصلی میشوند، این زنگهای میتوانند به سرعت گسترش یابند و عملکرد و کیفیت محصول گندم را کاهش دهند.
زنگ نواری یا خطی (زنگ زرد گندم)
بیماری گندم زنگ نواری یا خطی (زنگ زرد گندم) که با نام علمی Puccinia striiformis شناخته میشود، یکی از شایعترین و مخربترین بیماریهای مزارع گندم است که بهویژه در مناطق خنک و مرتفع ایران دیده میشود. علائم بیماری شامل جوشهای گرد و زرد یا نارنجیرنگ است که بهصورت خطی و موازی با رگبرگها بر روی برگها و سنبلههای گندم ظاهر میشوند. این جوشها حاوی اسپورهای قارچ هستند که بهتدریج باعث تخریب بافتهای گیاهی و کاهش قابلیت فتوسنتز میشوند.
زنگ زرد علاوه بر گندم، به جو، تریتیکاله، چاودار و برخی دیگر از گیاهان نیز حمله میکند. رشد و توسعه بیماری در دماهای ۱۰ تا ۱۵ درجه سانتیگراد و در شرایط رطوبتی بالا، مانند باران یا شبنم، سریعتر است. کنترل این بیماری عمدتاً از طریق استفاده از ارقام مقاوم گندم، ریشهکنی میزبانهای واسط برای قطع چرخه زندگی قارچ، و استفاده از قارچکشها صورت میگیرد. همچنین، کشت زودهنگام گندم بهاره میتواند به فرار از بیماری کمک کند. اما باید توجه داشت که استفاده مکرر از قارچکشها ممکن است از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه نباشد.
زنگ برگ یا زنگ نارنجی (زنگ قهوهای)
بیماری گندم زنگ برگ یا زنگ نارنجی (زنگ قهوهای)، یکی از بیماریهای قارچی جدی است که به مزارع گندم، چاودار، تریتیکاله و بسیاری دیگر از گندمیان حمله میکند. این بیماری گندم توسط قارچ Puccinia recondita ایجاد میشود و میتواند خسارت قابلتوجهی به محصولات زراعی وارد کند. علائم بیماری بهصورت جوشهای بیضیشکل کوچک و پراکنده با رنگ سیاه متمایل به قرمز، در سطح پهنک و روی غلاف برگ ظاهر میشود.
مشخصات زنگ برگ
این جوشها حاوی اسپورهای قارچ هستند که بهتدریج باعث تخریب بافتهای گیاهی و کاهش قابلیت فتوسنتز میشوند. یوریدیوسپور های قارچ Puccinia recondita قرمز پرتقالی تا سیاه مایل به قرمز، خاردار، کروی و معمولاً به قطر ۲۸–۲۰ میکرون هستند.
کنترل زنگ برگی گندم معمولاً از طریق استفاده از ارقام مقاوم غلات، کشت مولتی لاین و استفاده از قارچکشهای مؤثر مانند تریادیمفون و بوتریزول صورت میگیرد. در صورت وجود اپیدمی، استفاده از این قارچکشها از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه است.
زنگ ساقه (زنگ سیاه)
زنگ ساقه یا زنگ سیاه گندم که با نام علمی Puccinia graminis شناخته میشود، در صورت شیوع، باعث کاهش چشمگیری در تولید محصولات میشود. علائم بیماری گندم بیشتر روی ساقه و غلاف برگها ظاهر میشود و پهنک برگ و خوشهها نیز ممکن است آلوده شوند. اسپورهای قارچ در داخل تاولهایی به نام یوریدیا توسعه مییابند و پس از مدتی روی پوست را پاره کرده، تودهای از اسپورهای قهوهای مایل به قرمز آشکار میشوند. تاولهای زنگ نواری بزرگتر است و یوریدیا بیضیشکل یا کشیده هستند. زنگ سیاه ساقه یکی از بیماریهای شناخته شده غلات است و تقریباً در تمامی مناطقی که این محصول کشت میشوند وجود دارد. این بیماری به همراه زنگ قهوهای شدیداً موردتوجه متخصصان بیماریشناسی گیاهی، اصلاح نباتات و سایر دانشمندان است. کنترل زنگ ساقه با حذف میزبانهای واسطه، استفاده از ارقام مقاوم و استفاده از سموم شیمیایی مانند پروپیکونازول، تبوکونازول، سایپروکونازول و فلوتریافول انجامپذیر است.
سیاهک گندم
این بیماری توسط قارچها ایجاد میشوند و میتوانند خسارات زیادی به محصول وارد کنند. انواع مختلف سیاهکهای مزارع گندم عبارتند از:
- سیاهک معمولی گندم
- سیاهک پاکوتاه گندم
- سیاهک آشکار مزارع گندم
- سیاهک پنهان گندم
- سیاهک سخت جو
- سیاهک ساقه و برگ مزارع گندم
- سیاه ناقص یا سیاهک هندی گندم
مدیریت مزارع گندم به دقت و توجه ویژهای نیاز دارد، زیرا عوامل متعددی همچون شرایط آب و هوایی، خاک، و نحوه آبیاری بر کیفیت و کمیت محصول تأثیر میگذارند. با استفاده از نرمافزار جریب، میتوان تمامی فعالیتهای مربوط به محصول خود را بهصورت دقیق ثبت و کنترل کرد.
سیاهک معمولی گندم
سیاهک معمولی گندم که با نام علمی Tilletia caries و Tilletia laevis شناخته میشود، توسط دو گونه قارچ ایجاد میشود و باعث تخریب دانههای مزارع گندم و جایگزینی آنها با اسپورهای سیاهرنگ قارچ میشود. در گیاهان آلوده، دانهها بجای نشاسته با اسپور سیاهرنگ قارچ پر شدهاند. خوشههای آلوده تیرهرنگ هستند و سنبلچهها با زاویه بازتری نسبت به محور خوشه قرار گرفتهاند. گیاهان بیمار دارای تعداد پنجه بیشتری بوده و بوی ناخوشایندی دارند. چرخه بیماری با آلودهشدن دانههای سالم گندم در هنگام برداشت با اسپورهای قارچ شروع میشود. در شرایط مناسب، اسپورها همزمان با جوانهزدن گندم، جوانهزده و وارد گیاه میشوند و بهصورت سیستمیک بوته را آلوده میکنند.
موثرترین روش مبارزه با سیاهک معمولی، ضدعفونیکردن بذرهای گندم با استفاده از قارچکشهای مناسب و استفاده از ارقام مقاوم است. این اقدامات میتوانند به کاهش خطر شیوع بیماری و حفظ عملکرد محصول کمک کنند.
سیاهک پاکوتاه گندم
سیاهک پاکوتاه گندم که با نام علمی Tilletia controversa شناخته میشود، یک بیماری قارچی است که به مزارع گندم و برخی دیگر از غلات حمله میکند و بیشتر در مناطق سردسیر و مرتفع خسارت میزند. این بیماری توسط قارچ T.controversa ایجاد میشود و اسپورهای آن میتوانند تا ده سال در خاک زنده بمانند. علائم بیماری مشابه سیاهک معمولی است، اما با این تفاوت که ارتفاع بوتههای آلوده تا یکچهارم گیاهان سالم کاهش مییابد و تعداد پنجهها بهصورت غیرعادی افزایش مییابد. تلیوسپورهای خاکزی این قارچ مهمترین منبع آلودگی هستند که باعث آلودهشدن گیاهچههای گندم و بروز علائم میشوند.
برای مبارزه با این بیماری، رعایت تناوب زراعی، شخم عمیق، تنظیم زمان کاشت و ضدعفونی بذر با استفاده از قارچکشهای مناسب توصیه میشود. استفاده از ارقام مقاوم نیز میتواند در کاهش خسارت این بیماری موثر باشد.
سیاه ناقص یا سیاهک هندی گندم
سیاهک ناقص یا سیاهک هندی گندم با نام علمی Tilletia indica، اولینبار در منطقه کارنال هندوستان گزارش شده است. این بیماری توسط قارچ T. indica ایجاد میشود و معمولاً فقط قسمتی از دانههای گندم در یک خوشه آلوده میشوند. آلودگی معمولاً در مرحله گل اتفاق میافتد و بر خلاف سایر سیاهکها، تمام خوشه آلوده نمیشود. دانههای آلوده ممکن است کوتاهتر از دانههای سالم باشند و این بیماری تأثیر منفی کمی بر روی عملکرد دانه دارد، اما روی کیفیت دانه بهشدت اثر داشته و سبب کاهش کیفیت محصول میشود. در هنگام خرمنکوبی، پریکارپ دانههای آلوده پاره شده و تلیوسپورهای آزاد شده خاک و دانهها را آغشته میسازند. تلیوسپورهای قارچ عامل بیماری در خاک و روی بذر دوام میآورند و منابع آلودهکننده اولیه به شمار میآیند.
برای کاهش میزان خسارت این بیماری، کاشت بذرهای ضدعفونی شده، استفاده از ارقام مقاوم، اقدامات زراعی نظیر رعایت تناوب زراعی، کشت زودهنگام، اجتناب از مصرف بیش از حد کودهای ازت و ازبینبردن علفهای هرز پیشنهاد میشود.
سیاهک ساقه و برگ گندم
سیاهک ساقه و برگ گندم، با نام علمی Urocystis agropyri، به ساقه و برگهای مزارع گندم حمله میکند. این بیماری توسط قارچهای متعلق به رده قارچهای سیاهکی ایجاد میشود و میتواند خسارات کمی و کیفی قابلتوجهی به محصول گندم وارد کند. علائم بیماری معمولاً بهصورت هاگدانهایی زیر اپیدرمی برگها ظاهر میشوند که حاوی تلیوسپورهای قارچ عامل بیماری هستند. این تلیوسپورها پس از پاره شدن اپیدرم آزاد شده و میتوانند به قسمتهای دیگر گیاه حمله کنند. در موارد شدید، گیاه کوچک مانده و ساقه لاغر و برگها رشد طبیعی خود را از دست میدهند و گاهی سنبلهها نیز تشکیل نمیشوند.
مبارزه با این بیماری شامل استفاده از بذر ضدعفونی شده، کشت ارقام مقاوم، و اجتناب از کشت متراکم است که میتواند به افزایش رطوبت و شرایط مساعد برای توسعه قارچ منجر شود. همچنین، اقدامات زراعی مناسب مانند رعایت تناوب زراعی و ازبینبردن علفهای هرز میتواند در کاهش خطر شیوع بیماری مؤثر باشد.
سیاهک آشکار گندم
سیاهک آشکار گندم که با نام علمی Ustilago nuda f.sp. tritici شناخته میشود، یک بیماری قارچی است که به خوشههای گندم حمله میکند و باعث تبدیل دانهها به تودهای سیاهرنگ از اسپورهای قارچ (تلیوسپور) میشود. این بیماری معمولاً در مناطق مرطوب و نیمهمرطوب شایع است و میتواند به کاهش کیفیت و کمیت محصول مزارع گندم منجر شود. علائم بیماری پس از خوشهدهی قابلمشاهده است، جایی که خوشههای آلوده به رنگ قهوهای تیره و سیاه در میآیند و دانههای گندم بهتدریج پودر میشوند. بوتههای بیمار معمولاً زودتر به خوشه رفته و تمام خوشه تبدیل به توده سیاهرنگ میشود. در شرایط مناسب، اسپورها همزمان با جوانهزدن گندم، جوانهزده و وارد گیاه میشوند و بهصورت سیستمیک بوته را آلوده میکنند.
موثرترین روش مبارزه با سیاهک آشکار، ضدعفونیکردن بذر گندم با استفاده از قارچکشهای مناسب و استفاده از ارقام مقاوم است. این اقدامات میتوانند به کاهش خطر شیوع بیماری و حفظ عملکرد محصول کمک کنند.
سیاهک پنهان گندم
سیاهک پنهان گندم که به آن سیاهک بدبو نیز گفته میشود، یکی از قدیمیترین بیماریهای شناخته شده گندم در ایران و جهان است. این بیماری توسط دو گونه قارچ Tilletia laevis و Tilletia caries T. tritici ایجاد میشود. گیاهان آلوده به این بیماری معمولاً کوتاهتر از گیاهان سالم هستند و رنگ بوتههای آلوده ممکن است سبز مایل به آبی تا سفید مایل به خاکستری باشد. علائم قطعی این بیماری تا زمان خوشهدهی قابل تشخیص نیست.
خوشههای آلوده ممکن است رنگی سبز مایل به آبی داشته باشند و نسبت به خوشههای سالم باریکتر باشند. دانههای آلوده کوتاهتر و ضخیمتر از دانههای سالم هستند و بهجای رنگ زرد طلایی یا قرمز، قهوهای مایل به خاکستری به نظر میرسند. هنگامی که این دانهها شکسته میشوند، اسپورهای پودری و سیاهرنگ با بوی ماهی فاسد شده آزاد میشوند.برای مبارزه با این بیماری، استفاده از ارقام مقاوم، تناوب زراعی، ضدعفونی بذر با قارچکشهای سیستمیک و تغییر زمان کاشت توصیه میشود. تناوب زراعی بهویژه میتواند مفید باشد، زیرا برخی تلیوسپورهای خاکزاد ممکن است تا ۳ سال یا بیشتر زنده بمانند.
سیاهک سخت جو
سیاهک سخت جو که به آن Ustilago hordei نیز گفته میشود، یک بیماری قارچی است که توسط قارچ ایجاد میشود این بیماری میتواند خسارت قابلتوجهی به محصول جو وارد کند و در صورت عدم ضدعفونی بذر، میتواند بهسرعت گسترش یابد. علائم بیماری سیاهک سخت جو شامل خوشههای آلودهای است که دیرتر از خوشههای سالم ظاهر میشوند و معمولاً در داخل غلاف برگ پرچم گیر میکنند و به طور کامل خارج نمیشوند. در موارد آلودگی شدید، کوتاهی قد بوته نیز مشاهده میشود. خوشههای آلوده به این بیماری معمولاً در مرحله بلوغ نمایان میشوند و تودههای تلیوسپور روی دانهها و بذرهای تهیه شده از محصول مزارع آلوده قابلمشاهده است.
برای مدیریت این بیماری، استفاده از ارقام مقاوم، کشت بذر عاری از آلودگی، و ضدعفونی بذر با استفاده از قارچکشهای تماسی یا سیستمیک توصیه میشود. همچنین، نژادهای مختلفی از قارچ عامل این بیماری شناسایی شده و ارقام مقاوم در سطح جهان معرفی شدهاند.
فوزاریوم سنبله گندم
بیماری فوزاریوم سنبله گندم که به نامهای بلایت سنبله یا اسکب سنبله نیز شناخته میشود، یکی از بیماریهای شایع در مزارع گندم است که توسط قارچهای جنس Fusarium، بهویژه Fusarium graminearum و F.culmorum ایجاد میشود. این بیماری میتواند باعث کاهش شدید محصول و آسیب به کیفیت دانهها شود.
علائم بیماری فوزاریوم سنبله گندم
- سفید شدن خوشهها: اولین و مهمترین نشانه، سفیدشدن همه یا بخشی از خوشه، معمولاً نیمه بالایی، پیش از رسیدن دانه است.
- لکههای قهوهای: ایجاد لکههای قهوهای به شکل آب سوختگی در وسط گلوم یا روی محور سنبله.
- پوسیدگی طوقه و ریشه: در صورت رطوبت بالا، میسلیوم قارچ به رنگ صورتی و کرکی دیده میشود.
- دانههای چروکیده: دانههای آلوده چروکیده، سبک و به رنگ خاکستری مایل به صورتی و مات هستند.
چرخه بیماری
قارچهای عامل بیماری بهصورت ساپروفیت در خاک زندگی میکنند و در شرایط رطوبت و بارندگی، بهویژه در زمان گلدهی گندم، از طریق اسپورهای هوازی گیاهان را آلوده میکنند.
کنترل زراعی
- کشت ارقام مقاوم: انتخاب ارقامی که کمتر به بیماری حساس هستند.
- تناوب زراعی: جلوگیری از کشت متوالی گندم در یک زمین برای کاهش بار آلودگی.
کنترل شیمیایی
- استفاده از قارچکشها: زمانی که شرایط مساعد برای رشد بیماری وجود دارد، میتوان از قارچکشهای مؤثر استفاده کرد.
بیماری سفیدک سطحی گندم
بیماری سفیدک سطحی مزارع گندم که به آن سفیدک پودری نیز گفته میشود، یکی از بیماریهای گندم است که توسط قارچ Blumeria graminis f.sp. tritici ایجاد میشود. این بیماری میتواند در شرایط آبوهوایی معتدل و مرطوب شیوع پیدا کند و خسارت قابلتوجهی به محصول وارد آورد.
علائم بیماری سفیدک سطحی گندم
- پوشش سفید متمایل به خاکستری: ظهور و تشکیل یک پوشش قارچ سفید متمایل به خاکستری در سطح فوقانی برگها.
- زرد شدن برگها: شیوع بیماری سبب زرد شدن بیموقع و ازبینرفتن برگهای تحتانی بوتهها میگردد.
- حمله به اندامهای هوایی: قارچ عامل بیماری تماماندامهای هوایی گیاه را مورد حمله قرار میدهد.
چرخه بیماری سفیدک سطحی گندم
قارچ عامل بیماری از یک نقطه آغاز شده و بهتدریج به تمام گیاه سرایت کرده و گسترش مییابد. این قارچ انگل اجباری است و برای رشد و تکثیر نیاز به میزبان زنده دارد. برای مدیریت بیماری سفیدک سطحی گندم، استفاده از ارقام مقاوم و روشهای کشاورزی مناسب توصیه میشود.
چرخه زندگی سفیدک سطحی گندم
کنترل زراعی
برای مقابله این بیماری نیز همانند فوزاریوم سنبله، کشت ارقام مقاوم و ایجاد شرایط مناسب برای گردش مناسب هوا توصیه میشود.
کنترل شیمیایی
استفاده از قارچکشها: برای مبارزه با بیماری سفیدک پودری گندم، استفاده از قارچکشهای مختلفی توصیه میشود. برخی از قارچکشهای رایج عبارتاند از:
- پنکونازول: یک قارچکش سیستمیک است که برای کنترل بیماریهای قارچی مختلف استفاده میشود.پ
- ترکیبات مسی: این ترکیبات به دلیل خواص ضد قارچی گستردهای که دارند، در کنترل بسیاری از بیماریهای قارچی مورد استفاده قرار میگیرند.
- قارچکشهای کاپیتان و مانکوزب: قارچکشهای تماسی هستند که برای پیشگیری و درمان بیماریهای قارچی به کار میروند.
- سولفور: بهعنوان یک قارچکش و آفتکش طبیعی شناخته شده و در کنترل بیماریهای قارچی مانند سفیدک پودری استفاده میشود.
همچنین، استفاده از قارچکشهای ارگانیک و بیخطر نیز رو به افزایش است. بهعنوانمثال، اگروسیب یک قارچکش ارگانیک است که برای درمان بیماری سفیدک پودری معرفی شده است. لطفاً قبل از استفاده از هر نوع قارچکش، با کارشناسان گیاهپزشکی مشورت کنید و دوره کارنس را رعایت نمایید تا از ایمنی محصولات کشاورزی اطمینان حاصل شود.
سپتوریای برگ مزارع گندم
بیماری سپتوریای برگ گندم که به نام علمی Mycosphaerella graminicola شناخته میشود، یکی از بیماریهای قارچی در مزارع گندم است. این بیماری میتواند باعث خسارت قابلتوجهی به محصولات اولین علائم بیماری بهصورت لکههای کوچک زردرنگ در برگهای پایینی گیاه ظاهر میشوند. با بزرگشدن گیاه، لکهها به نواحی بیضیشکل یا نواری در امتداد برگ تبدیل شده و به رنگ قهوهای روشن تا تیره درمیآیند. در مرکز لکهها، اندامهای باردهی قارچ بهصورت نقاط تیره دیده میشوند. در موارد شدید، تمام سطح برگ توسط لکههای قهوهای پوشیده شده و بخشهای کوچکی از برگها به رنگ سبز باقی میماند.
عامل بیماری سپتوریای برگ گندم
عامل بیماری، قارچ Mycosphaerella graminicola است که در بقایای گیاهی روی خاک، میزبانهای علفی، گیاهان ناخواسته و گیاهان پاییزه قبلی زمستانگذرانی میکند. اسپورهای این قارچ از طریق باد و باران به فواصل دور منتشر میشوند.
شرایط محیطی مطلوب برای بیماری سپتوریای برگ گندم
- دما: دمای بین 15 تا 25 درجه سانتیگراد برای رشد قارچ مطلوب است.
- رطوبت: وجود آب آزاد یا دورههای طولانیمدت رطوبت برای توسعه بیماری مناسب است.
کنترل بیماری سپتوریای برگ گندم
- کنترل ارگانیک: استفاده از گونههای قارچ تریکودرما و بعضی از گونههای باکتری سودوموناس و باسیلوس میتواند در کنترل این قارچ مؤثر باشد.
- کنترل شیمیایی: استفاده از قارچکشهایی مانند فلوزیلازول + کاربندازیم 37.5% (آلرت)، سایپروکونازول + پروپیکونازول 33% (آرتیا) و پروپیکونازول + دیفنوکونازول 30% (هاربور) برای کنترل بیماری توصیه میشود.
اقدامات پیشگیرانه
- استفاده از ارقام مقاوم یا متحمل به بیماری.
- استفاده از بذر سالم و عاری از آلودگی.
- رعایت تناوب زراعی با گیاهان غیر گندمیان.
- شخم عمیق برای دفن بقایای گیاهی آلوده در خاک.
- حفظ فاصله کافی بین گیاهان برای هوادهی مناسب.
- پرهیز از مصرف زیاد کودهای شیمیایی، بهویژه کودهای ازت.
- کنترل علفهای هرز و گیاهان ناخواسته.
بیماری گندم پاخوره ریشه
بیماری پاخوره ریشه گندم که به نام علمی Gaeumannomyces graminis var. tritici شناخته میشود، یک بیماری قارچی خاکزی است که به ریشه و طوقه گندم حمله میکند و میتواند بهشدت به محصولات گندم آسیب برساند.
علائم بیماری پاخوره ریشه گندم
- سیاهشدن ریشه و طوقه: قارچ باعث پوسیدگی، سیاهشدن و بستهشدن آوندهای ریشه و طوقه میشود.
- کوتاهی بوته: انتقال مواد غذایی از ریشه به بخشهای هوایی با مشکل مواجه شده و در نتیجه بوتهها کوتاه و زرد میشوند.
- ضعف و شکنندگی: گیاهان آلوده رشد ضعیفی داشته و ساقهها بهراحتی خم شده یا میشکنند.
- دانههای چروکیده: درصورتیکه گیاه به مرحله خوشه زنی برسد، دانهها چروک و تیرهرنگ خواهند بود.
علت بیماری پاخوره ریشه گندم
عامل بیماری، قارچ Gaeumannomyces graminis var. tritici است که در خاک زندگی میکند و از طریق بقایای گیاهی آلوده به گندم منتقل میشود.
شرایط محیطی مطلوب برای بیماری پاخوره ریشه گندم
- دما: دمای مناسب برای رشد قارچ بین 10 تا 20 درجه سانتیگراد است.
- رطوبت: رطوبت بالا و قلیایی بودن خاک شرایط مساعدی برای توسعه بیماری فراهم میکند.
کنترل بیماری پاخوره ریشه گندم
- تناوب زراعی: اجرای تناوب با گیاهان غیر میزبان مانند نخود و لوبیا.
- بهداشت مزرعه: ازبینبردن بقایای گندم و جو پس از برداشت و اجرای شخم عمیق.
- ضدعفونی بذر: استفاده از سموم دیفنوکونازول و تریادیمنول برای ضدعفونی بذر.
- کنترل علفهای هرز: حذف کامل گندمهای خودرو برای کنترل بیماری پاخوره ریشه گندم.
نماتد سیست گندم
نماتد سیست گندم که با نام علمی Heterodera avenae شناخته میشود، یکی از بیماریهای مزارع گندم است که میتواند به ریشههای گیاه حمله کرده و خسارت قابلتوجهی به محصول وارد کند. این نماتد تنها یک نسل در سال دارد و با اقدامات مناسب مدیریتی میتوان جمعیت آن را تا حد زیادی کنترل کرد. این اطلاعات به کشاورزان کمک میکند تا با شناسایی بهموقع علائم و اتخاذ روشهای مناسب کنترلی، از شیوع بیماری جلوگیری کنند و به حفظ سلامت محصولات گندم خود کمک کنند.
علائم بیماری نماتد سیست گندم
- زردی و کم رشدی: بوتههای آلوده به نماتد سیست گندم دچار زردی و کم رشدی میشوند که اغلب با علائم بیماریهای فیزیولوژیک یا کمبود مواد غذایی اشتباه گرفته میشود.
- ضخیمشدن ریشهها: ریشههای آلوده ضخیم شده و تعداد ریشههای فرعی افزایش مییابد.
توسعه بیماری نماتد سیست گندم
نماتد سیست گندم در شرایط دمایی بالای 20 درجه سانتیگراد و رطوبت بالا فعالتر میشود. لاروهای سن دوم از تخمها خارج شده و به دنبال ریشههای گیاهان میزبان میگردند. پس از یافتن ریشهها، به داخل آنها نفوذ کرده و پس از تغذیه و رشد، به سنین بالغ تبدیل میشوند.
مدیریت و کنترل نماتد سیست گندم
کنترل نماتد سیست گندم شامل روشهای مختلفی است که به کاهش جمعیت این آفت و جلوگیری از خسارت به محصولات گندم کمک میکند. در اینجا به توضیح کامل روشهای کنترل این نماتد میپردازیم:
روشهای زراعی
- عدم کاشت گیاهان حساس: اجتناب از کاشت متوالی گندم و جو در یک زمین بهمنظور کاهش جمعیت نماتد.
- استفاده از گیاهان غیر میزبان: کاشت گیاهانی مانند نخود و لوبیا که میزبان نماتد نیستند.
- کنترل علفهای هرز: ازبینبردن علفهای هرز که میتوانند بهعنوان میزبان برای نماتدها عمل کنند.
استفاده از ارقام مقاوم
- کشت ارقام مقاوم: استفاده از ارقام گندم که مقاومت طبیعی به نماتد سیست دارند.
بهداشت مزرعه
- شخم زدن پس از برداشت: پخش شدن سیستها در خاک با شخم زدن و ازبینبردن بقایای گیاهی.
روشهای فیزیکی
- سولاریزاسیون خاک: پوشاندن خاک با پلاستیک شفاف برای افزایش دما و ازبینبردن نماتدها.
- استفاده از نماتد کشها برای مبارزه با نماتد سیست گندم
استفاده از نماتد کش
نماتدکشها مواد شیمیایی یا طبیعی هستند که برای کنترل و ازبینبردن نماتدها، از جمله نماتد سیست گندم (Heterodera avenae)، استفاده میشوند. این مواد میتوانند بهصورت مستقیم نماتدها را از بین ببرند یا بر روی چرخه زندگی آنها تأثیر منفی بگذارند. در ادامه به توضیح کامل نماتد کشهای مورد استفاده برای نماتد سیست گندم میپردازیم:
نماتد کشهای شیمیایی
این نماتدکشها معمولاً بسیار سمی هستند و میتوانند نماتدهای موجود در خاک را از بین ببرند. آنها ممکن است حرکت نماتدها به سمت ریشههای گیاهان را محدود کنند یا تفریخ تخمهای نماتد را به تاخیر بیندازند.
نماتدکشهای طبیعی
باتوجهبه سمیت بالای نماتدکشهای شیمیایی، استفاده از نماتدکشهای طبیعی و ارگانیک اخیراً بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این نماتدکشها میتوانند شامل محصولاتی باشند که همزمان عملکرد قارچکشی دارند و بهعنوان ضدعفونیکننده و کود طبیعی برای گیاهان و خاک عمل میکنند.
مدیریت تلفیقی
استفاده از نماتدکشها یا ضدعفونی خاک با سموم تدخینی مؤثر است، اما در زراعت غلات مقرونبهصرفه اقتصادی نیست. در حال حاضر، مناسبترین روش کنترل، تناوب زراعی با استفاده از ارقام مقاوم گندم است. لطفاً توجه داشته باشید که استفاده از نماتدکشها باید با دقت و مطابق با دستورالعملهای ایمنی انجام شود تا از آسیب به محیطزیست و سلامت انسانها جلوگیری شود. همچنین، مشورت با کارشناسان گیاهپزشکی برای انتخاب بهترین روش کنترل برای شرایط خاص مزرعه توصیه میشود.
برای مطالعهی مطلب علف هرز گندم، به این لینک مراجعه کنید.
ویروس موزاییک رگهای گندم
ویروس موزاییک رگهای گندم (Wheat Streak Mosaic Virus – WSMV) یکی از بیماریهای ویروسی است که میتواند به مزارع گندم خسارت قابلتوجهی وارد کند. این ویروس عمدتاً باعث ایجاد علائمی مانند موزاییک و رگههای نامنظم روی برگها میشود که میتواند منجر به کاهش عملکرد شود.
علائم بیماری ویروس موزاییک رگهای گندم
- موزاییک و رگههای نامنظم: برگهای آلوده دارای الگوهای موزائیکی و رگههای نامنظم به رنگ زرد مایل به قهوهای هستند.
- کم رشدی: گیاهان آلوده به این ویروس ممکن است رشد کمتری داشته باشند و خوشههای لاغرتری تولید کنند.
روشهای انتقال ویروس موزاییک رگهای گندم
- حشرات مکنده: ویروس اغلب توسط حشرات مکنده مانند کنههای گرد گندم (wheat curl mite) منتقل میشود.
- بقایای گیاهی: ویروس میتواند در بقایای گیاهی باقیمانده در زمین زنده بماند و به محصول بعدی منتقل شود.
کنترل بیماری ویروس موزاییک رگهای گندم
- مدیریت حشرات: کنترل جمعیت کنههای گرد گندم که ناقل ویروس هستند.
- بهداشت مزرعه: ازبینبردن بقایای گیاهی و کاشت بهموقع برای جلوگیری از انتقال ویروس.
- استفاده از ارقام مقاوم: کشت ارقام گندم که مقاومت به WSMV دارند.
بر اساس تحقیقات اخیر، گرچه در مواردی علایم بیماری در مزارع گندم و علفهای هرز مشاهده شده است، ولی در اغلب موارد وجود ویروس در مزارع گندم منفی بوده و تحقیقات برای ردیابی ویروس در میزبانهای اهلی از جمله گندم ادامه دارد.
آفات گندم
آفت سن گندم
آفت سن گندم، با نام علمی Eurygaster integriceps، یکی از مهمترین آفات مزارع گندم در مناطق گرمسیری و معتدل است. این حشره به دلیل تغذیه از دانههای گندم و جو، میتواند خسارتهای جدی به محصولات زراعی وارد کند. حشرات بالغ سن گندم دارای بدنی تخت و پهن هستند و رنگ آنها معمولاً از قهوهای روشن تا تیره متغیر است. آنها در فصل بهار از خواب زمستانی بیدار شده و به سمت مزارع گندم حرکت میکنند تا تغذیه و تولیدمثل کنند.
سن گندم با تخمگذاری روی برگها و ساقههای گیاه، چرخه زندگی خود را آغاز میکند. تخمها پس از مدتی به پوره تبدیل شده و در نهایت به حشرات بالغ تبدیل میشوند. این حشرات شیره گیاهی را مکیده و باعث آسیب به دانهها میشوند که این امر منجر به کاهش کیفیت و کمیت محصول میگردد. مدیریت بهداشت مزرعه، به معنای ازبینبردن بقایای گیاهی و جلوگیری از رشد علفهای هرز که میتوانند بهعنوان میزبان برای سنها عمل کنند، نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در نهایت، آگاهی و آموزش کشاورزان در مورد شناسایی بهموقع علائم حمله سن و اتخاذ روشهای مناسب کنترلی، کلید موفقیت در مبارزه با این آفت است.
برای مطالعهی مطلب سن گندم و روش های مبارزه با آن، به این لینک مراجعه کنید.
چرخه زندگی سن گندم
مشخصات آفت سن گندم
- حشرات بالغ سن گندم معمولاً به طول 13-11 میلیمتر و به عرض 8-6 میلیمتر هستند.
- رنگ حشره کامل بسیار متغیر و عموماً از زرد تا قهوهای متغیر است.
- هر حشره ماده حدود 70 تخم در 5 دسته ۱۴تایی معمولاً در قسمت پشت یا روی برگها میگذارد.
چرخه زندگی سن گندم
- سن گندم سالانه دارای یک نسل است و هر کدام از آنها حدود یک سال زنده میمانند.
- در زمستان، حشرات کامل در دامنه کوهها و زیر بوتهها به حالت خواب زمستانی میروند.
- در اوایل بهار، سنها از خواب زمستانی بیدار شده و به سمت مزارع گندم پرواز میکنند.
خسارات و کنترل آفات سن گندم
- بر اثر حمله سن گندم، دانهها لاغر و محصول مزرعه بهشدت کاهش مییابد.
- آرد گندمهای سنزده مرغوب نبوده و خمیر آن به اصطلاح ور نمیآید.
- محصول با قیمت پایینتری به فروش میرسد.
کنترل آفت سن گندم
کنترل آفت سن گندم، شامل روشهای مختلفی است که به کاهش جمعیت این آفت و جلوگیری از خسارت به محصولات گندم کمک میکند. در اینجا به توضیح کامل روشهای کنترل این آفت میپردازیم:
- جمعآوری حشرات بالغ از مناطقی که زمستان خود را در آن جا میگذرانند.
- استفاده از دشمنان طبیعی: مانند زنبورهای انگل تخم سن
- استفاده از حشرهکشها: مانند پیرتروئیدهای مصنوعی مانند دلتامترین و فنیتروتیون. با توجه به اینکه سالانه بیش از یک و نیم میلیون هکتار زمین برای کنترل این آفت سمپاشی میشود، مدیریت سمپاشی زمینها به منظور کاهش هزینه و کمک به حفاظت از محیط زیست از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
کنترل فیزیکی
- استفاده از ارقام مقاوم: کاشت ارقام گندم که مقاومت به سن دارند و برداشت سریع محصول به محض قابلبرداشت بودن خوشههای گندم.
- وجین علفهای هرز: کاهش جمعیت آفت با ازبینبردن علفهای هرز.
شتههای مزارع گندم
شتههای مزارع گندم که به آنها شتههای سبز گندم نیز گفته میشود، جزو آفات مکندهای هستند که میتوانند به محصولات گندم خسارت قابل توجهی وارد کنند. این حشرات کوچک که با نام علمی Schizaphis graminum شناخته میشوند، با تغذیه از شیره گیاهان، میتوانند باعث انتقال بیماریها و کاهش عملکرد محصول شوند.
ویژگیهای شتههای گندم
- رنگ: معمولاً سبز روشن تا تیره
- اندازه: حشرات بالغ بدون بال حدود 1.6 تا 1.9 میلیمتر و حشرات بالدار تا 3.3 میلیمتر
- تولیدمثل: شتهها میتوانند به سرعت تکثیر یابند و جمعیت آنها در شرایط مناسب بهسرعت افزایش مییابد.
خسارتهای وارد شده توسط شتههای گندم
- کلروز: ایجاد کلروز و پیچیدگی برگها
- توقف رشد: ممکن است رشد گیاهان را متوقف کنند.
- تولید عسلک: ترشح مایع قندی و چسبناک که میتواند باعث رشد قارچهای فوماژین یا دوده میشود.
کنترل شتههای گندم
کنترل شتهها در مزارع گندم که به آنها شتههای سبز گندم نیز گفته میشود، شامل استراتژیهای مختلفی است که به کاهش جمعیت این آفات و جلوگیری از خسارت به مزارع گندم کمک میکند. در اینجا به توضیح کامل روشهای کنترل این آفات میپردازیم:
- مدیریت کود ازت: از مصرف بیش از حد خاک با کود ازت خودداری کنید.
- بازرسی هفتگی: هر هفته زمین را جستجو کنید تا آفت در اوایل حمله شناسایی شود.
- استفاده از دشمنان طبیعی: مانند کفشدوزکها و زنبورهای انگل که میتوانند تعداد زیادی از شتهها را از بین ببرند.
کنترل شیمیایی
برای کنترل شتههای گندم، میتوان از حشرهکشهای مختلفی استفاده کرد. برخی از حشرهکشهایی که میتوانند در کنترل شتههای گندم موثر باشند عبارتاند از:
- اکسی دیمتون متیل: این حشرهکش با نسبت 2-1 در هزار استفاده میشود و میتواند در جلوگیری از خسارت شتهها موثر باشد.
- تیومتون (اکاتین): این ماده نیز با نسبت 2-1 در هزار به کار میرود.
لطفاً توجه داشته باشید که استفاده از حشرهکشها باید با دقت و مطابق با دستورالعملهای ایمنی انجام شود تا از آسیب به محیطزیست و سلامت انسانها جلوگیری شود. همچنین، مشورت با کارشناسان گیاهپزشکی برای انتخاب بهترین روش کنترل برای شرایط خاص مزرعه توصیه میشود. به کشاورزان توصیه میشود که برای کنترل مؤثر شتههای گندم، از ترکیبی از روشهای بیولوژیک، شیمیایی و مدیریت کشاورزی استفاده کنند تا از خسارتهای احتمالی به محصولات خود جلوگیری نمایند.
زنبور ساقه خوار گندم
زنبور ساقه خوار گندم، با نام علمی Cephus pygmaeus، یکی از آفات غلات است که میتواند خسارات قابلتوجهی به مزارع گندم وارد کند. این زنبور در مناطق مختلفی از ایران و همچنین در اروپا، روسیه، نواحی مدیترانه، آفریقای شمالی و آمریکای شمالی شیوع دارد.
مشخصات زنبور ساقه خوار گندم
- حشره کامل زنبور ساقه خوار گندم کوچک و باریک با طول 12-8 میلیمتر است.
- رنگ عمومی بدن سیاه براق است به جز لبه ران، ساق و پنجه که زردرنگ هستند.
- شکم زنبور دارای نوارهای عرضی زردرنگ است.
چرخه زندگی و خسارت زنبور ساقه خوار گندم
- لاروهای این زنبور به ساقه گندم، جو و چاودار حمله کرده و از بافت داخلی ساقه تغذیه میکنند.
- وقتی لاروها به ناحیه طوقه گندم میرسند، طوقه را جویده و مانع رسیدن شیره گیاه به خوشه میشوند که موجب خشکشدن ساقه و خوشه گندم میگردد.
کنترل زنبور ساقه خوار گندم - سوزاندن بقایای گیاهی: ازبینبردن محل زمستانگذرانی لاروها
- تناوب زراعی: جلوگیری از تکرار کشت گندم در یک زمین
- تغییر تاریخ کشت: کاشت ارقام دیررس برای کاهش خسارت
- استفاده از ارقام مقاوم: مانند گندم آزادی و جو و والفجر
- کود و تقویت خاک مزارع گندم: افزایش دوام و ایستادگی ساقه
تریپس گندم
تریپس مزارع گندم که به نام علمی Haplothrips tritici شناخته میشود، یکی از آفات مکنده در مزارع گندم است. این آفت میتواند به گندم و همچنین به جو، چاودار، یولاف و برخی علفهای هرز حمله کند. حشره کامل تریپس گندم حدود ۲ میلیمتر طول دارد و رنگ بدن آن قهوهای تیره یا سیاه است. ساق پاها، پنجهها و بند میانی شاخکها به رنگ قهوهای روشنتر هستند. پورههای تریپس زرد متمایل به قرمز هستند و در لابهلای دانههای سبز خوشه گندم دیده میشوند.
تریپسها معمولاً در لابهلای غلاف برگ، محل اتصال برگ به ساقه و یا لابهلای خوشههای گندم یافت میشوند. با تغذیه از شیره برگ، گل و خوشه، موجب ایجاد لکههای نقرهای یا زرد روشن روی برگها میشوند. همچنین، با تغذیه از دانههای نرم، باعث چروکیدگی و توقف رشد آنها میشوند. خسارت ناشی از تریپس گندم میتواند شامل کاهش وزن دانهها و در نتیجه کاهش محصول تا ۲۰ درصد باشد. اگر تراکم پورههای تریپس ۱۰ عدد در هر سنبله باشد، در گندم آبی ۰.۸ درصد و در گندم دیم تا ۱ درصد وزن محصول را کاهش میدهد.
مبارزه با تریپس گندم
برای مبارزه با تریپس گندم، استراتژیهای مختلفی وجود دارد که شامل روشهای بیولوژیکی و شیمیایی میشود.
روشهای بیولوژیکی
- استفاده از کارتهای آبی: این کارتها برای جذب و کنترل جمعیت تریپس بسیار مفید هستند و بهتر از کارتهای زرد عمل میکنند.
- تمیز کردن گیاهان: با استفاده از صابون باغبانی میتوانید گیاهان را بشویید و نواحی آسیبدیده را جدا کرده و دور بریزید.
روشهای شیمیایی
- استفاده از حشرهکشها: در زمان طغیان تریپس، استفاده از حشرهکشهای شیمیایی میتواند مؤثر باشد. بااینحال، باید توجه داشت که مقاومت تریپس به برخی حشرهکشها گزارش شده است. برای مبارزه با تریپس گندم، استفاده از چندین نوع سم شیمیایی مختلف توصیه میشود. در اینجا به چند نمونه از سموم شیمیایی موثر علیه تریپس گندم اشاره میکنیم:
- دی کلرووس
- پروتئوسپ
- موونتو
- افوریا
- کنفیدور
این سموم میتوانند در کنترل جمعیت تریپس گندم موثر باشند. بااینحال، همیشه قبل از استفاده از سموم شیمیایی باید با کارشناسان گیاهپزشکی مشورت کنید و دستورالعملهای ایمنی و زمانبندی مناسب سمپاشی را رعایت نمایید تا از آسیب به محیطزیست و حشرات مفید جلوگیری شود.
اقدامات پیشگیرانه
- جلوگیری از ایجاد گردوغبار: این کار به حفظ حشرات مفید کمک میکند.
- شستشوی دورهای گیاهان کوچک: این کار به کاهش جمعیت تریپس کمک میکند.
- کشت گونههای گیاهی متنوع: این استراتژی به افزایش تنوع بیولوژیکی و کاهش احتمال طغیان آفات کمک میکند.
برای مطالعهی مطلب کاشت گندم و عوامل مؤثر بر آن، به این لینک مراجعه کنید.
مگس گندم خوار
مگس گندم خوار که به نام علمی Meromyza americana شناخته میشود، یکی از آفات مهم در مزارع گندم است. این حشره متعلق به خانواده Chloropidae است و میتواند به محصولات زراعی مانند گندم و جو آسیب برساند.
چرخه زندگی مگس گندم خوار
- تخمریزی: مادههای بالغ تخمهای خود را درون ساقههای گندم قرار میدهند.
- لارو: پس از تفریخ، لاروها شروع به تغذیه از داخل ساقهها میکنند که میتواند منجر به کاهش عملکرد مزارع گندم شود.
- پوره و بالغشدن: لاروها به پوره تبدیل شده و سپس به حشرات بالغ تبدیل میشوند که فرآیند تولیدمثل را از سر میگیرند.
خسارتهای وارده توسط مگس گندم خوار
- کاهش رشد: تغذیه لاروها از ساقهها میتواند باعث کاهش رشد گیاه شود.
- کاهش عملکرد: آسیب به ساقهها میتواند منجر به کاهش عملکرد دانهها شود. در موارد شدید، تغذیه لاروها میتواند منجر به شکستگی ساقهها شود.
مبارزه با مگس گندم خوار
- کنترل زراعی: اقداماتی مانند چرخش محصولات و حذف بقایای گیاهی میتواند به کاهش جمعیت مگس کمک کند.
- کنترل بیولوژیک: استفاده از دشمنان طبیعی مانند پرندگان و حشرات شکارگر.
- آبامکتین: این حشرهکش از گروه آورمکتینها است و از طریق گوارشی وارد بدن حشرات شده و باعث ازبینرفتن آنها میشود.
- ایمیداکلوپرید: این سم از دسته نئونیکوتینوئیدها بوده و بهصورت سیستمیک عمل میکند.
- پروفنوفوس: این ماده یک حشرهکش غیرسیستمیک است که میتواند برای کنترل مگس گندم خوار مورد استفاده قرار گیرد.
- دلتامترین: این سم از گروه پایروتروئیدها است و بهصورت تماسی عمل میکند.
- دیازینون: این حشرهکش از گروه فسفرهها است و میتواند برای کنترل مگس گندم خوار استفاده شود.
لطفاً توجه داشته باشید که قبل از استفاده از هرگونه سم شیمیایی، باید با کارشناسان گیاهپزشکی مشورت کنید و دستورالعملهای ایمنی و زمانبندی مناسب سمپاشی را رعایت نمایید تا از آسیب به محیطزیست و حشرات مفید جلوگیری شود.
سوسک برگخوار غلات
سوسک برگخوار غلات، با نام علمی Oulema melanopus، یک آفت در مزارع گندم و جو است. این حشره متعلق به خانواده Chrysomelidae بوده و به طور خاص به برگهای گیاهان زراعی خسارت میزند.
ویژگیهای ظاهری سوسک برگخوار غلات
- آفت برگخوار غلات سوسک کوچکی به طول ۴ تا ۵ میلیمتر است.
- سر آن سیاه براق مایل به آبی و پیش گرده آن نارنجی تا قرمز رنگ است.
- بالپوشها به رنگ آبی فلزی با خطوط طولی موازی دیده میشود.
چرخه زندگی سوسک برگخوار غلات
- حشرات بالغ در اوایل بهار فعال شده و به مزارع غلات مهاجرت میکنند.
- پس از تغذیه و جفتگیری، تخمگذاری روی برگها انجام میدهند.
- لاروها از برگها تغذیه کرده و خسارت اصلی را ایجاد میکنند.
خسارتهای وارده سوسک برگخوار غلات
لاروها و حشرات بالغ از اپیدرم و پارانشیم سطح رویی برگها تغذیه کرده و نوارهای طولی سفید رنگی روی برگها ایجاد میکنند. این خسارتها میتوانند منجر به زرد و خشکشدن بوتهها و سفیدشدن خوشهها شوند. در صورت شدت حمله، بوتهها قبل از خوشه بستن، زرد و خشک میشوند.
کنترل سوسک برگخوار غلات
- استفاده از ارقام مقاوم، شخم عمیق پس از برداشت محصول و کشت دیرهنگام.
- مدیریت کوددهی در مزارع غلات (کاهش کود ازت و افزایش کودهای پتاس). در صورت شدت حمله و در سطوح کوچک، از مالاتیون ۵۷٪ یا تری کلروفن ۸۰٪ (دیپترکس) به میزان یک در هزار استفاده میشود.
سوسک سیاه گندم
سوسک سیاه گندم، با نام علمی Zabrus tenebrioides، یکی از آفات اصلی مزارع گندم است که در سراسر جهان یافت میشود. این آفت برای اولینبار در ایران در سال 1340 مشاهده شد و به دلیل شرایط مناسب آب و هوایی و کشت مداوم بدون رعایت تناوب زراعی، به یکی از آفات مهم در مزارع غلات دیم تبدیل شده است.
خسارتهای وارده توسط سوسک سیاه گندم
- لاروها: خسارت اصلی زمانی رخ میدهد که لاروها از خاک خارج شده و شبانه از گیاهچههای گندم تغذیه میکنند که این امر میتواند در جوانهزنی گندم اختلال ایجاد کند. درصورتیکه تعداد لاروها زیاد باشد، میتوانند کل گیاهچهها را از بین ببرند.
- حشره کامل: حشرات کامل در فصل بهار از دانههای گندم روی خوشهها تغذیه میکنند و در شرایطی که جمعیت آنها زیاد باشد، میتوانند باعث نابودی کامل گیاهچهها شوند.
ویژگیهای ظاهری سوسک سیاه گندم
- تخم: تخمهای سوسک سیاه گرد و به رنگ سفید مایل به شیری هستند و اندازهای بین 2 تا 2.5 میلیمتر دارند.
- لارو: لاروهای سوسک سیاه به رنگ سفید مایل به زرد و بند بند هستند، روی هر حلقه یک لکه قهوهای دیده میشود و طول لارو پس از رشد کامل به 2.5 تا 3 سانتیمتر میرسد.
- حشره کامل: حشره کامل به رنگ قهوهای متمایل به سیاه است و حدود 15 میلیمتر طول و 5 میلیمتر عرض دارد. سطح پشتی سوسک سیاه براق و سطح داخلی یا شکمی آن قهوهای است.
روشهای کنترل و پیشگیری سوسک سیاه گندم
- کنترل بیولوژیک از طریق استفاده از دشمنان طبیعی مانند حشرات مفید، قارچها، پرندگان و جانداران میکروسکوپی.
- رعایت تناوب زراعی و کشت بهموقع.
- دیازینون گرانوله ۳۰ تا ۴۰ کیلوگرم در هکتار
- فوزالن ۱.۵ تا ۲ لیتر در هکتار
- کلرپیریفوس ۱.۵ تا ۲ لیتر در هکتار
- دیازینون ۱ لیتر در هکتار
- استفاده از کارباریل به میزان ۱.۵ تا ۲ کیلوگرم در هکتار
سوسک قهوهای گندم
سوسک قهوهای گندم که با نام علمی Anisoplia austriaca شناخته میشود، یکی از آفات مزارع گندم است که در برخی مناطق ایران و کشورهای اروپایی و خاورمیانه گسترشیافته است. این سوسک به خانواده Scarabaeidae تعلق دارد و دارای چرخه زندگی ویژهای است که شامل مراحل تخم، لارو، شفیره و حشره کامل است.
مشخصات ظاهری سوسک قهوهای گندم
- حشره کامل به طول 12 تا 15 میلیمتر و به رنگ قهوهای است. در برخی گونهها، لکههای سیاهی در قاعده بالپوشها وجود دارد که مشخصه آن گونه است.
- لاروها به رنگ سفید شکری و خمیده هستند و در زمستان بهصورت لارو یکساله یا دوساله زیر خاک زمستانگذرانی میکنند.
چرخه زندگی سوسک قهوهای گندم
- حشرات کامل در اوایل خردادماه ظاهر میشوند و شبها زیر کلوخهها و روزها بر روی خوشههای گندم تغذیه میکنند.
- پس از تغذیه و جفتگیری، تخمها را در عمق 8 تا 20 سانتیمتری خاک قرار میدهند.
- لاروها ابتدا از مواد پوسیده و سپس از ریشه گیاهان هرز و ریشه بوته گندم تغذیه میکنند.
خسارتهای سوسک قهوهای گندم
- لاروها در سال اول از ریشه گندمیان و گیاهان خانواده غلات تغذیه کرده و در سال دوم به جوانهها حمله میکنند.
- حشره کامل از دانههای گندم تغذیه میکند و میتواند به سنبلهها در مراحل شیری شدن و رسیدن خسارت وارد کند.
روشهای کنترل سوسک قهوهای گندم
برای کنترل سوسک قهوهای گندم، روشهای مختلفی وجود دارد که شامل مدیریت زراعی، استفاده از عوامل بیولوژیکی و در صورت لزوم، مبارزه شیمیایی میشود. در اینجا به توضیح هر یک از این روشها میپردازیم.
مدیریت زراعی
- شخم پاییزی
- شخم عمیق بلافاصله پس از برداشت گندم
- تغییر در زمان برداشت
- استفاده از ارقام مقاومتر
- پازبینبردن کامل علفهای هرز
- رعایت تناوب کشت و آیش
استفاده از قارچ پاتوژن Metarhizium anisoplia نیز میتواند آفت را از بین ببرد. این روشها میتوانند به کاهش جمعیت سوسک قهوهای گندم کمک کنند و به حفظ محصولات کشاورزی شما کمک کنند. همیشه توصیه میشود که قبل از انجام هرگونه اقدام کنترلی، با یک متخصص حشرهشناسی یا مشاور کشاورزی مشورت کنید تا از بهترین روشهای مدیریتی و کنترلی مطلع شوید.
مینوز برگ گندم
مینوز برگ گندم که به نام علمی Syringopais temperatella شناخته میشود، بهویژه در نواحی جنوب، جنوب غربی و غرب ایران در مزارع گندم و جو است. این حشره میتواند خسارت قابلتوجهی به محصولات زراعی وارد کند.
شکلشناسی و زیستشناسی مینوز برگ گندم
- بالغین: طول بدن حدود ۵-۶ میلیمتر و عرض بدن با بالهای باز ۱۲-۱۸ میلیمتر است. نرها دارای بالهای جلویی طلایی با دو لکه زرد روشن هستند، درحالیکه مادهها دارای لکههای قهوهای تیره هستند.
- لاروها: ابتدا زرد رنگ هستند و بهتدریج قهوهای و سپس خاکستری مایل به زرد روشن میشوند. طول لاروهای بالغ حدود ۱۲-۱۸ میلیمتر است.
- تخم: زردرنگ، بیضیشکل و کنگرهدار.
خسارت مینوز برگ گندم
لاروها با تغذیه از پارانشیم برگ، خطوط نامنظمی را ایجاد میکنند که به آنها تونلهای تغذیهای گفته میشود. این تونلها باعث میشوند که سطح وسیعی از برگ به رنگ کرم و سپس قهوهای درآید که در نهایت میتواند منجر به خشکشدن کامل مزرعه شود. برای مبارزه با آفت مینوز برگ گندم، استفاده از آفتکشهای مخصوص توصیه میشود. مهمترین نکته در استفاده از آفتکشها، زمان استفاده از آنهاست. اطمینان حاصل کنید در مرحله لارو از رشد گیاه نیز از آفتکشها استفاده شود. استفاده از روغن چریش بهعنوان یک آفتکش طبیعی نیز میتواند مؤثر باشد. همچنین، استفاده از تلههای فرمونی برای جذب و ازبینبردن حشرات نر میتواند موثر واقع شود. این گونه از ملخها اغلب در نواحی کوهستانی و خشک مناطق مدیترانهای یافت میشوند. در ایران، ملخ مراکشی در استانهای مختلفی مانند مرکزی، فارس، آذربایجان شرقی، گرگان، خوزستان، مازندران، ایلام، و سمنان گزارش شده است.
ملخهای مزارع گندم
ملخهای مزارع گندم بهعنوان یکی از آفات کشاورزی، میتوانند خسارتهای قابل توجهی به مزارع گندم وارد کنند. این حشرات بندپایانی که به دلیل پاهای عقبی قدرتمندشان قادر به جهشهای بلند هستند، معمولاً در جمعیتهای بزرگ ظاهر میشوند و میتوانند مسافتهای طولانی را طی کنند. در ایران، چندین گونه ملخ شناسایی شدهاند که به گندم آسیب میرساند، از جمله ملخهای مراکشی، صحرایی و آسیایی.
ملخ مراکشی بهعنوان یکی از مهمترین آفات گندم، میتواند به برگ و ساقههای گندم تغذیه کند و بهسرعت تعداد خود را افزایش دهد که این امر منجر به آسیبهای جدی به محصول میشود. مبارزه با این آفات میتواند شامل روشهای زراعی، بیولوژیک و شیمیایی باشد. کنترل زراعی شامل تغییر در زمان برداشت، استفاده از ارقام مقاومتر، و ازبینبردن علفهای هرز است. کنترل بیولوژیک شامل استفاده از حشرات و جانورانی است که میتوانند حشره آفت را پارازیت کنند. درصورتیکه این روشها مؤثر نباشند، ممکن است نیاز به استفاده از سموم شیمیایی باشد، اما باید تاحدامکان از استفاده بیرویه از سموم خودداری شود.
ملخها میتوانند تا ۲۵ درصد از محصول گندم را در مناطقی مانند افغانستان از بین ببرند که نشاندهنده تأثیر قابلتوجه آنها بر امنیت غذایی است. مبارزه با ملخها نیازمند برنامهریزی دقیق و همکاری بینالمللی است تا از خسارتهای اقتصادی و زیستمحیطی جلوگیری شود.
ملخ مراکشی (Dociostaurus maroccanus)
ملخ مراکشی (Dociostaurus maroccanus) که به دلیل اولینبار جمعآوریشدن در مراکش به این نام شناخته میشود، یک آفت مهم در نواحی کوهستانی و خشک مناطق مدیترانهای است. اینگونه در ایران نیز گزارش شده و میتواند در محصولات کشاورزی، بهویژه غلات، خسارت ایجاد کند.
- شناسایی ملخ مراکشی
ملخ مراکشی دارای بدنی به رنگ خاکی مایل به زرد و لکههای خاکستری است. بالهای عقبی شفاف و بیرنگ با ساق پای جفت سوم به رنگ زرد کاهی است. روی پیش گرده، علامتی شبیه به X وجود دارد که یکی از ویژگیهای شناسایی اینگونه است.
- تخمگذاری ملخ مراکشی
ملخ مراکشی دارای کپسول تخم است و تخمها را بهصورت اُریب و در دستههای ۴۰-۱۸ تایی در ردیفهای ۴-۳ تایی میگذارد.
- زیستشناسی ملخ مراکشی
این حشره بخش اعظم سال را به حالت تخم میگذارند. دوران پورگی حدود ۴۰-۳۵ روز و دوران حشره کامل حدود ۶۰-۲۰ روز طول میکشد. پورهها بیشتر از برگهای گرامینه تغذیه میکنند و در سن پنجم به تغذیه از غلات علاقه نشان میدهند.
- روشهای مبارزه با ملخ مراکشی
بیولوژیکی: پرندگانی مانند سارگلو قرمز، گنجشک، و کلاغ سبزقبا از دشمنان طبیعی ملخها هستند. سوسکهای خانواده Meloidae در مرحله لاروی از تخمهای این آفت تغذیه میکنند و مگسهای خانواده Tachinidae روی بدن ملخهای کامل و پوره تخم میگذارند که لارو آنها پارازیت داخلی این آفت است.
شیمیایی: استفاده از آفتکشهایی مانند فنیتروتیون، مالاتیون، لیندین (طعمه مسموم)، سومیتیون (فنیتروتیون) EC 50% و فوکسیم + پروپسکور بهمحض خروج پورهها توصیه میشود.
ملخ آسیایی (Locusta migratoria)
ملخ آسیایی (Locusta migratoria) که به نامهای ملخ اروپایی (European locust) نیز شناخته میشود، یکی از مهمترین آفات کشاورزی و مزارع گندم است که در نیزارهای جنوب روسیه و اطراف دریاچهها و رودخانههای مجاور دریای خزر و همچنین در شمال و شمال غربی ایران یافت میشود. این ملخ فقط یک نسل در سال دارد و میتواند به محصولات کشاورزی، بهویژه گندم، آسیب جدی وارد کند. ملخ آسیایی یکی از مهمترین آفات کشاورزی است که در نیزارهای جنوب روسیه و اطراف دریاچهها و رودخانههای مجاور دریای خزر و همچنین در شمال و شمال غربی ایران یافت میشود.
شناسایی ملخ آسیایی
- حشره کامل: حشره ماده بین 52 تا 55 میلیمتر و نر آن بین 40 تا 50 میلیمتر طول دارد. رنگ عمومی بدن ملخ خاکستری متمایل به سبز است. شاخکها باریک، نخی و نسبتاً طویل هستند.
- تخم: تخمها در داخل کپسول تخم خمیده غیرمنظم و طویل قرار دارند. در هر کپسول 50 تا 100 عدد تخم بهصورت منظم و در ردیفهای چهارتایی قرار دارند.
- پوره: پورههای جوان (نئونات) قهوهای خاکستری هستند. پورههای بالغ در تراکمهای پایین جمعیت به رنگ سبز تا قهوهای و در تراکمهای بالای جمعیت به رنگ نارنجی مایل به قهوهای دیده میشوند.
زیستشناسی ملخ آسیایی
ملخ آسیایی زمستان را بهصورت تخم سپری میکند. تخمها در بهار باز میشوند و پورهها بهتدریج ظاهر میشوند. دوره پورگی ملخ آسیایی 40 تا 45 روز است. در این مدت پورهها از گیاهان خانواده گندمیان (گرامینه) مخصوصاً نی و جگن نیز تغذیه میکنند.
روشهای کنترل ملخ آسیایی
برای کنترل ملخ آسیایی، چندین روش مختلف وجود دارد که میتواند شامل روشهای بیولوژیکی، شیمیایی و مدیریتی باشد.
کنترل بیولوژیکی
- شکارچیان طبیعی: شکارچیان طبیعی مانند پرندگان، عقربها، و برخی حشرات دیگر که ملخها را میخورند.
- قارچهای بیماریزا: استفاده از قارچهایی مانند Entomophthora grylli ملخها را آلوده میکنند.
- نماتدها: نماتدهایی مانند Mermis nigrescens که میتوانند در بدن ملخها زندگی کنند و آنها را از بین ببرند.
کنترل شیمیایی
- آفتکشها: استفاده از آفتکشهای مخصوص برای ازبینبردن ملخها، بهویژه در مراحل اولیه تخمریزی و پورگی استفاده میشود که میتوانند به طور موثر جمعیت ملخها را کاهش دهند. در اینجا به توضیح چند نوع آفتکش که برای این منظور استفاده میشوند، میپردازیم:
- فنیتروتیون ULV 96%: این سم با نرخ تقریبی ۰.۵ کیلوگرم در هکتار استفاده میشود.
- مالاتیون UVL 96%: مالاتیون با نرخ تقریبی ۱ کیلوگرم در هکتار به کار برده میشود.
- فنیتروتیون EC 50%: این سم با نرخ تقریبی ۱ لیتر در هکتار استفاده میگردد.
- دیفلوبنزورون UVL 95%: دیفلوبنزورون با نرخ تقریبی ۳۰۰ میلیلیتر در هکتار مورد استفاده قرار میگیرد.
این آفتکشها باید با دقت و تحت نظارت کارشناسان حفاظت گیاهان و با رعایت دستورالعملهای ایمنی به کار روند تا اثربخشی بالایی داشته باشند و خطرات زیستمحیطی و بهداشتی را به حداقل برسانند. همچنین، باید توجه داشت که استفاده از سموم شیمیایی باید بهعنوان آخرین گزینه و پس از بررسی سایر روشهای کنترل غیرشیمیایی در نظر گرفته شود.
روشهای پیشگیرانه
- نظارت و پایش: نظارت دقیق بر جمعیت ملخها و شناسایی زودهنگام نشانههای هجوم آنها.
- مدیریت زیستگاه: ایجاد تغییرات در زیستگاههای ملخها برای کاهش احتمال تخمریزی و تکثیر.
- آبوهوا: استفاده از شرایط آبوهوایی نامساعد برای ملخها، مانند هوای سرد و مرطوب که برای آنها مخرب است.
این روشها میتوانند بهصورت تلفیقی برای کنترل مؤثرتر ملخها استفاده شوند. همچنین، همکاری با کارشناسان حفاظت گیاهان و سازمانهای مرتبط برای اجرای برنامههای کنترل جامع توصیه میشود.
ملخ صحرایی (Schistocerca gregaria)
ملخ صحرایی که گاهی اوقات بهعنوان ملخ دریایی نیز شناخته میشود، یکی از مضرترین انواع ملخهاست. اینگونه عمدتاً در کشورهای آفریقایی یافت میشود و معمولاً از طریق خلیجفارس وارد ایران میشود. ملخ صحرایی (Schistocerca gregaria) یکی از مضرترین انواع ملخهاست که به طور گستردهای از موریتانی در آفریقای غربی تا خاورمیانه و تا هند در جنوب شرقی آسیا گسترشیافته است. این آفت مهاجر میتواند خسارات جدی به کشاورزی وارد کند و حدود 60 کشور را تحت تاثیر قرار دهد که 20٪ از زمین و 10٪ از جمعیت جهان را شامل میشود.
ریختشناسی ملخ صحرایی
ملخهای صحرایی معمولاً در تعداد کم یافت میشوند و بهصورت منزوی زندگی میکنند. بااینحال، زمانی که شرایط محیطی مساعد باشد، تعداد آنها افزایشیافته و به دستههای بزرگ تبدیل میشوند که میتوانند به آفاتی تبدیل شوند و خسارات زیادی به محصولات وارد کنند.
زیستگاه و مهاجرت ملخ صحرایی
ملخهای صحرایی ترجیح میدهند تخمهایشان را در خاک مرطوب بگذارند و پس از بارش شدید باران، تولیدمثل در مقیاس بیشتری انجام میدهند. آنها میتوانند در یک روز تا 200 کیلومتر پرواز کنند و با تغذیه از گیاهان اطراف، در جستجوی غذای بیشتر مهاجرت میکنند.
تغذیه ملخ صحرایی
ملخ صحرایی بالغ میتواند تقریباً هر روز بهاندازه وزن خود، یا حدود 2 گرم غذای تازه بخورد. در زمینی بهاندازه 1 کیلومتر با حدود 40 میلیون ملخ؛ میتوانند بهاندازه 35000 نفر در روز غذا بخورند.
کنترل ملخ صحرایی
کنترل ملخ صحرایی (Schistocerca gregaria) یک فرآیند پیچیده است که نیاز به همکاری بینالمللی و استفاده از روشهای مختلف دارد.
- سمپاشی ارگانوفسفات: روش اصلی کنترل ملخهای صحرایی، سمپاشی مواد شیمیایی ارگانوفسفات است که ایدهآل است از طریق هواپیماهای بدون سرنشین (پهپادها) و هواپیماها انجام شود.
- تخریب اولیه: تخریب اولیه کلید مهار رشد و گسترش ملخ است.
- استفاده از دشمنان طبیعی: مانند پرندگان و حشرات شکارگر که میتوانند در کاهش جمعیت ملخها مؤثر باشند.
- قارچها و باکتریها: استفاده از عوامل بیماریزا مانند قارچها و باکتریهای خاص که میتوانند ملخها را آلوده کنند.
- حصارکشی: ایجاد موانع فیزیکی برای جلوگیری از حرکت ملخها به سمت مزارع.
- دستگیری و ازبینبردن: جمعآوری و ازبینبردن دستههای ملخ بهصورت دستی یا با استفاده از ماشینآلات.
- سنجشازدور و آلارم شیوع خطر: استفاده از فناوریهای سنجشازدور برای پیشبینی و هشداردادن در مورد شیوع ملخها
- تجهیزات و آفتکشهای مدرن: سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) تجهیزات و آفتکشهای مدرن را در اختیار کشورهای مختلف قرار داده است تا در کنترل ملخها کمک کند.
این روشها باید با دقت و تحت نظارت کارشناسان حفاظت گیاهان و با رعایت دستورالعملهای ایمنی به کار روند تا اثربخشی بالایی داشته باشند و خطرات زیستمحیطی و بهداشتی را به حداقل برسانند. برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره دقیقتر، توصیه میشود با کارشناسان گیاهپزشکی تماس بگیرید.
ملخ ایتالیایی (Calliptamus italicus)
ملخ ایتالیایی یکگونه ملخ شاخک کوتاه است که در مناطق مدیترانهای و اروپای مرکزی یافت میشود و به دلیل توانایی در ایجاد خسارت گسترده به پوشش گیاهی، بهعنوان یک آفت مهم در مزارع گندم شناخته میشود.
شناسایی و ریختشناسی ملخ ایتالیایی
- طول: حشره نر بین 16 تا 25 میلیمتر و حشره ماده بین 20 تا 36 میلیمتر طول دارد.
- رنگ: رنگ بدن متغیر است و از زرد تا قهوهای متمایل به خاکستری یا قهوهای سیاه تغییر میکند. گاهی یکنواخت است و گاهی لکههای کوچک خاکستری یا قهوهای دارد.
- بالهای زیری: شفاف با قاعده پشتگلی.
- ران عقبی: قوی و ضخیم با سه لکه تیره در سطح داخلی که قرمزرنگ است.
- ساق پاهای عقبی: رنگ پشتگلی مایل به قرمز.
تخمگذاری و تولید مثل ملخ ایتالیایی
- تخمگذاری: در ماه اوت انجام میشود و هر کپسول تخم حاوی 25 تا 30 عدد تخم است.
عمر: عمر ملخ ایتالیایی یک سال است.
پراکنش و زیستگاه ملخ ایتالیایی
- پراکنش: در ایران، این ملخ در نواحی جنوبی و غربی کشور، بهویژه در همدان، کرمانشاه، ملایر، نهاوند، فارس، اطراف تهران، گیلان، مازندران، آذربایجان، خراسان و خوزستان یافت میشود.
- زیستگاه: ترجیحاً در زمینهای خشک که دارای علف کمی هستند، زندگی میکنند و به گیاهان جنس درمنه و مریمگلی علاقه نشان میدهند.
خسارت ملخ ایتالیایی
ملخ ایتالیایی میتواند به گیاهان صیفی، غلات، علوفه و پنبه خسارت زیادی وارد کند، بهویژه در سالهایی که جمعیت آنها افزایش مییابد. ملخ ایتالیایی یکگونه از ملخهای شاخ کوتاه است که مجموعاً ۱۰ زیر گونه دارد. اینگونه در ماه اوت تخم میگذارد و عمرش یک سال است.
مبارزه با ملخ ایتالیایی
مبارزه با ملخ ایتالیایی، یکی از چالشهای مهم در کشاورزی است. اینگونه ملخ در استانهایی مانند گیلان، مازندران و اطراف تهران بهعنوان آفت مهم گیاهان صیفی، غلات، علوفه و پنبه شناخته میشود و خسارات فراوانی وارد میسازد.
برای مبارزه با این آفت، روشهای مختلفی وجود دارد
- پیشگیری: شامل روشهایی مانند کشت گیاهان مقاوم به ملخ، استفاده از کودهای آلی برای تقویت گیاهان و اجتناب از کشت متراکم که میتواند به افزایش جمعیت ملخها منجر شود.
- نظارت و شناسایی: شناسایی به موقع جمعیت ملخها و نظارت بر مزارع برای تشخیص اولیه حضور آنها.
- کنترل بیولوژیکی: استفاده از دشمنان طبیعی ملخها مانند پرندگان و حشرات شکارگر.
- کنترل شیمیایی: در صورت لزوم، استفاده از سموم دفع آفات مخصوص ملخها که باید با دقت و طبق دستورالعملهای ایمنی به کار برده شود. به طور کلی، سمومی که برای کنترل آفات بندپایان مانند ملخها استفاده میشوند، میتوانند شامل ترکیباتی مانند ارگانوفسفاتها، کارباماتها، پایروتروئیدها و نئونیکوتینوئیدها باشند. مهم است که هرگونه استفاده از سموم کشاورزی با دقت و تحت نظارت کارشناسان انجام شود تا از آسیب به محیطزیست و سلامت انسانها جلوگیری شود. همچنین، باید توجه داشت که مبارزه با ملخها باید به گونهای باشد که به تعادل زیستمحیطی آسیب نرساند.
موشهای خسارتزای مزارع گندم
موش ورامین
موش ورامین (Nesokia indica) که به نامهای محلی مانند موش خانگی یا موش بزرگ نیز شناخته میشود، یکی از گونههای جوندگان زیانآور در ایران است که بهویژه در مناطق کشاورزی و باغات فعالیت دارد. این موش به دلیل تغذیه از ریشه و طوقه گیاهان مختلف، خسارات قابلتوجهی به محصولات کشاورزی وارد میکند.
ویژگیهای ظاهری موش ورامین
- اندازه: طول سر و بدن آن معمولاً بین 13.5 تا 20 سانتیمتر و طول دم آن حدود 9.5 تا 13 سانتیمتر است که تقریباً دو سوم طول بدن را شامل میشود.
- رنگ: رنگ بدن موش ورامین عمدتاً قهوهای است و ممکن است در رنگهای تیره و روشن، خاکستری، قهوهای خرمایی و یا مایل به زرد دیده شود.
- دم: دم موش ورامین نسبتاً فلسی است و موهای بسیار کم و ظریفی روی آن وجود دارد.
- دندانها: دندانهای پیشین فک بالای موش ورامین قوی، پهن و نارنجیرنگ هستند که بهخوبی قابل مشاهدهاند.
زیستشناسی و رفتار موش ورامین
- لانهسازی: لانههای موش ورامین بسیار منشعب و گسترده هستند و دارای اتاقکهای استراحت، راهروها و سوراخهای متعددی است.
- فعالیت: موشهای موش ورامین در تمام دورههای سال فعال هستند و خواب زمستانه ندارند. فقط در روزهای بسیار گرم تابستان و بسیار سرد زمستان، فعالیت آنها کاهش مییابد.
- تغذیه: موش ورامین به طور مداوم از ریشه گیاهان تغذیه میکند و به همین دلیل، ذخیره غذایی انجام نمیدهد.
پراکندگی و خسارت موش ورامین
- موش ورامین در تمام مناطق کشور به جز نقاط خیلی سرد انتشار دارد و در نواحی مرطوب و نیمهکویری فعالیت زیادی دارد.
- خسارتهای وارد شده توسط موش ورامین شامل ضعف و خشکیدگی نباتات و درختان مورد حمله، کاهش و نامرغوبی محصولات، خرابی مزارع و باغها، و هدررفتن آب است.
مبارزه با موش ورامین
برای کنترل جمعیت موش ورامین و جلوگیری از خسارتهای آن، استفاده از روشهای مختلفی از جمله کنترل بیولوژیکی، استفاده از طعمههای مسموم و اقدامات پیشگیرانه توصیه میشود. همچنین، آموزش کشاورزان و استفاده از روشهای ایمن برای حفظ سلامتی و محیطزیست از اهمیت بالایی برخوردار است.
موش کلاهو (Marmotini)
موش کلاهو که به نام علمی Marmotini شناخته میشود، در واقع به گروهی از سنجابهای زمینی اشاره دارد. این جوندگان برخلاف دیگر سنجابها در سطح زمین یا زیرزمین زندگی میکنند و اندازهای متوسط دارند. دارای دُمی کوتاه و چشمهای درشت هستند و میتوانند تا ۸ کیلوگرم وزن داشته باشند. اکثر گونههای کلاهو بهصورت اجتماعی و در گروههای بزرگ در دشتها زندگی میکنند و در مواقع احساس خطر بر روی پاهای عقب بلند شده و وجود خطر را به دیگر افراد جمعیت اعلام میکنند. این جوندگان برخلاف دیگر سنجابها که بیشتر درختنشین هستند، در سطح زمین یا زیرزمین زندگی میکنند.
ویژگیهای ظاهری موش کلاهو
- اندازه: موش کلاهو میتواند تا ۸ کیلوگرم وزن داشته باشد و حدود 18 تا 30 سانتیمتر است.
- دُم: دارای دُمی کوتاه و چشمهای درشت هستند.
- رنگ: رنگ بدن آنها معمولاً قهوهای یا خاکستری است.
زیستشناسی و رفتار موش کلاهو
- زندگی اجتماعی: اکثر گونههای موش کلاهو بهصورت اجتماعی و در گروههای بزرگ در دشتها زندگی میکنند.
- تسلط بصری: موش کلاهو در مواقعی مثل احساس خطر بر روی پاهای عقب بلند شده و تسلط بیشتری برای پیداکردن خطرها و مشاهدهٔ اطراف دارند.
- هشدار: موش کلاهو در صورت احساس خطر جدی با تولید صداهایی خاص، وجود خطر را به دیگر افراد جمعیت اعلام میکنند.
پراکندگی موش کلاهو
- موش کلاهو در اکثر مناطق جهان یافت میشود و بزرگترین محل تجمع سنجابهای زمینی در شهر شیرین سو استان همدان در حاشیه تالاب زیبای این شهر قرار دارد.
این جوندگان به دلیل سبک زندگی زیرزمینی و تواناییهای اجتماعیشان، جزء جالبتوجهترین اعضای خانواده سنجابها هستند. آنها بهعنوان منبع غذایی برای شکارچیان و همچنین در تأثیرگذاری بر ساختار خاک به دلیل فعالیتهای حفاریشان نقش مهمی در اکوسیستمهای خود ایفا میکنند.
مبارزه با موش کلاهو
مبارزه با موش کلاهو که به گروهی از سنجابهای زمینی متعلق است، شامل روشهای مختلفی است که باید باتوجهبه اکولوژی و عادات این جانوران انجام شود. در اینجا به برخی از اصول و روشهای مبارزه با موش کلاهو اشاره میکنیم:
- شناسایی و تعیین گونه: قبل از هر اقدامی، باید نوع مبارزه با موش کلاهو مشخص شود؛ زیرا بر حسب گونه، ممکن است روش مبارزه، نوع طعمه و حتی سم متفاوت باشد.
- فصل انجام مبارزه: زمان انجام مبارزه اهمیت زیادی دارد. برای مثال، مبارزه شیمیایی با موش کلاهو در فصولی که قسمتی یا همه موشها به خواب زمستانه رفتهاند، بینتیجه است و باید از مبارزه مکانیکی استفاده شود.
- محل زندگی جونده: انتخاب سم باید بر حسب محل زندگی جوندگان باشد. بطور مثال، اگر مبارزه در صحرا و دور از روستا انجام میشود، انتخاب نوع سم آسان است؛ ولی اگر در محل زندگی انسانها باشد، باید از سموم بیخطر برای انسان و دام استفاده شود.
- رعایت غلظت مناسب سموم: مقادیر توصیه شده سموم طوری تعیین میشوند که هم مقرون به صرفه و هم مؤثر باشند. باید به جمعیت موش هم توجه کنیم.
- بیولوژی و عادات و رفتار: قبل از اقدام به مبارزه، بیولوژی گونه مورد نظر را باید کاملاً مورد توجه قرار دهیم تا از نقاط ضعف زندگی آن حداکثر استفاده را برای بالا بردن نتیجه مبارزه بدست آوریم.
- رعایت کامل اصول زراعی: در بسیاری از موارد، رعایت اصول یا انجام عملیات زراعی میتواند به کنترل عوامل خسارتزا و از جمله جوندگان کمک کند. برای مثال، استفاده از فستوکسین در مبارزه با موش کلاهو تا 90% تلفات میدهد، اما همین سم اگر در مبارزه با موش ورامین یا مغان به کار رود، تلفات حداکثر به 50-60% میرسد بنابراین، انتخاب سم و روش مبارزه باید با دقت و بر اساس شناخت دقیق از گونههای جوندگان و شرایط محیطی انجام شود.
موش مغان (Microtus socialis)
موش مغان که به نام علمی Microtus socialis شناخته میشود، جونده کوچکی است به رنگ قهوهای و دمکوتاه که کاملاً از مو پوشیده شده است. این جونده بومی ایران، چین، سوریه، ترکیه، قزاقستان و اوکراین بوده و بیشتر در زمینهای سبز و چراگاهها و کشتزارها زندگی میکند. موش مغان در اکثر مناطق کشور انتشار داشته و به جز استان کرمانشاه، در استانهایی همچون خوزستان، فارس، اصفهان، تهران، قزوین، زنجان، آذربایجان، کردستان، لرستان و خراسان نیز دارای اهمیت زیادی است. اینگونه هم در شب و هم در روز دیده میشود.
از آفتاب شدید پرهیز میکند، اما بیشتر، شبها و بعد از غروب آفتاب و نزدیک صبح فعالیت دارد. موش مغان به طور دستهجمعی زندگی میکند و تونلهای زیرزمینی کمعمق و پرپیچوخم ایجاد میکند. این تونلها معمولاً با هم ارتباط دارند و میتوانند قطعه زمین بزرگی را پر از سوراخهای لانه کنند. موش مغان بیشتر در زمینهای سبز، مراتع و کشتزارها زندگی کرده و از قسمتهای مختلف گیاهان، بهویژه غلات، تغذیه میکند. مزرعه یونجه به دلیل چندساله بودن، معمولاً از بهترین مزارع برای این جونده است.
افزایش جمعیت موش مغان
جمعیت این جونده ممکن است به طور ناگهانی و انفجاری افزایش یابد، بهطوریکه مناطق اطراف را تصرف کند. طغیان جمعیت معمولاً هر دو تا سه سال یکبار رخ میدهد و میتواند بهعنوان آفتی بزرگ برای محصولات کشاورزی ظاهر شود. موش مغان هم در شب و هم در روز فعال است، اما بیشتر در شبها و بعد از غروب آفتاب و نزدیک صبح فعالیت دارد. تولیدمثل آنها بسیار سریع است و علیرغم شکار بهوسیله دشمنان طبیعی، جمعیت آنها همچنان قابلتوجه است.
موش مغان به اکثر گیاهان زراعی و نیز نهال درختان خسارت میزند و آستانه زیان اقتصادی آن در تراکمهای پایین جمعیت است، زیرا حتی جانورانی که تنها زندگی میکنند نیز میتوانند خسارت قابلملاحظهای به مزارع و محصولات وارد کنند. به دلیل آنکه حتی در مناطق کوچک سطوح جمعیت این جانور یکنواخت نیست، پیشبینی آستانه زیان اقتصادی آفت بسیار مشکل است.
ویژگیهای ظاهری و مبارزه با موش مغان
موش مغان دارای ویژگیهای ظاهری منحصربهفردی است که به شرح زیر است:
- رنگ پشت: قهوهای روشن تا قهوهای تیره.
- رنگ زیر بدن: متمایل به خاکستری، در بعضی مناطق زرد خرمایی و زیر بدن سفید.
- طول سر و بدن: 80 تا 104 میلیمتر.
- طول دم: 21 تا 31 میلیمتر که حدود یکچهارم طول سر و تنه است و کاملاً از مو پوشیده شده.
- گوشها: بسیار کوچک اما از بین موها دیده میشوند.
- دندانهای پیشین: زردرنگ و دارای حالت عمودی.
- دندانهای آسیا: مانند دندانهای پیشین رشد دائمی دارند.
- طول کف پای عقب: 13 تا 19 میلیمتر.
- طول گوش: 8 تا 12 میلیمتر.
- وزن: 15 تا 38 گرم.
- لاله گوش: مدور و کوچک ولی از داخل موها کاملاً نمایان.
- کف دستوپا: کف دست کاملاً برهنه و کف پا در قسمت جلو و پایین انگشتان برهنه ولی از وسط کف پا تا پاشنه به طور کامل از مو پوشیده شده است.
این ویژگیها به موش مغان کمک میکند تا در محیطهای مختلف زندگی کند و از گیاهان مختلف تغذیه نماید. همچنین، این ویژگیها به آنها اجازه میدهد تا در شرایط مختلف آبوهوایی و زیستمحیطی سازگار شوند.
مبارزه با موش مغان
مبارزه با موش مغان که یکی از جوندگان زیانآور در کشاورزی است، شامل روشهای مختلفی است. این جوندگان میتوانند به محصولات زراعی خسارت قابلتوجهی وارد کنند و کنترل آنها برای جلوگیری از ضررهای اقتصادی ضروری است.
- شناسایی و تعیین گونه: ابتدا باید نوع جونده مشخص شود؛ زیرا بر حسب گونه، ممکن است روش مبارزه، نوع طعمه و حتی سم متفاوت باشد.
- فصل انجام مبارزه: زمان انجام مبارزه باید بر اساس فصل و عادات غذایی جوندگان انتخاب شود.
- محل زندگی جونده: انتخاب سم باید بر حسب محل زندگی جوندگان باشد و در صورت نزدیکی به محل زندگی انسانها، باید از سموم بیخطر برای انسان و دام استفاده شود.
- رعایت غلظت مناسب سموم: مقادیر توصیه شده سموم باید بهدقت رعایت شوند.
- بیولوژی و عادات و رفتار موش مغان: قبل از اقدام به مبارزه، باید بیولوژی گونه مورد نظر را برای استفاده از نقاط ضعف آن در مبارزه در نظر گرفت.
- رعایت کامل اصول زراعی: رعایت اصول زراعی میتواند به کنترل جوندگان کمک کند.
- مراقبت و برداشت زودهنگام: این روش میتواند از تغذیه جوندگان از محصولات جلوگیری کند.
- رعایت تناوب کشت محصولات: تغییر محصولات کشت شده میتواند از تجمع جوندگان در یک منطقه جلوگیری کند.
- شخم عمیق با حفاظت خاک سطحی: این روش میتواند لانههای جوندگان را خراب کرده و از تکثیر آنها جلوگیری کند.
- طعمهگذاری: استفاده از طعمههای مسموم میتواند به کاهش جمعیت جوندگان کمک کند.
برای مبارزه موثر، توصیه میشود که با مراکز خدمات جهاد کشاورزی مشورت کرده و از دستورالعملهای توصیه شده توسط کارشناسان پیروی کنید. همچنین، استفاده از سموم باید مطابق با دستورالعملهای سازمان حفظ نباتات باشد.
کار با نرمافزار جریب را رایگان شروع کنید!
ثبتنام در اپلیکیشن جریب رایگان است. جریب محدودیتی روی سطح زیر کشت و تعداد باغ ندارد.